متاسفانه ۳۰ دیماه ۹۵حادثه یا بهتر بگم فاجعهای برای یکی از ساختمونای قدیمی تهران به نام پلاسکو افتاد که منجر به مفقود شدن X نفر شده که اکثر اونها آتشنشان بودن که باعث ناراحتی هر ایرانیای شد.
مجتمع تجاری پلاسکو که ۵۴ سال قدمت داشت و به عنوان یکی از قدیمیترین مجتمعهای تهران ازش یاد میشد، به گفتهی یکی از شاهدین عینی، ساعت ۷ صبح با نشت گاز شروع شد و در ساعت ۸ صح آتش سوزی اعلام شد.
علل حادثهی پلاسکو
فکر کنم تا به امروز همه علتهای اصلی این حادثه رو میدونن ولی بد نیست به زوایای نهفتهی این حادثه هم نگاهی بندازیم. اول اینکه شهرداری محترم ادعا کردند که چندین بار تذکر دادن ولی کسی گوش نداد. اونم از سال ۹۲ ولی خب کسی گوش نکرد. ( بهونههای واهی) جالبه که چند وقت پیش دفتر شرکت ما رو پلمپ کردن به خاطر استفادهی فضای مسکونی به عنوان تجاری (که طبق ابلاغیهی اون تابستون امسال به شهرداری تهران داده شده). هرچند ما برگهای از اخطارشون رو ندیدیم ولی خب گفتیم شاید راست بگن. جالبه که خیلی راحت اینجا رو پلمپ کردن (چون سود داشت) ولی ساختمون به اون گندگی رو فقط تذکر دادن. اون هم ساختمونی با ۳۰۰۰ نفر کسبه و خدمه. اگه این اتفاق ساعت پیک رفت و آمد بود و زمانی برای تخلیه وجود نداشت چه فاجعهای رخ میداد؟
مقصر دوم این حادثه خود کسبه هستند. درسته شهرداری مقصر اصلی این ماجراست ولی کسبه هیچ وقت به این فکر نکردند یک ساختمون با قدمت و فرسودگی بالا و این همه مواد مشتعل چقدر میتونه خطرناک باشه؟ حداقل ترین کاری که میشد بصورت رو کار انجام داد سیستم اطفای حریق خودکار بود که حداقل میشد منتظر حادثهی آتش سوزی نبود ( اون موقه زلزله رو باید فکری به حالش میکردیم. کلاً شهرداری رو هیچ رقمه نمیشه بخشید)
حین حادثه پلاسکو
مردم همیشه در صحنهی ما نشون دادن کلاً دوست دارند جای شلوغ دیده بشن. خیل عظیم جمعیتی که هجوم آورده بودن برای تماشا! سرعت و روند کار رو خیلی کند میکردن. یه عده انگار خبرنگار افتخاری بودن و با گوشیشون هی عکس میگرفتن. یه عده سلفی مینداختن که مثلاً من جزو شاهدای عینی ام (که جایزهی گوسفند طلایی رو به خاطر شباهت زیاد به گوسفند بهشون اعطا میکنیم).
یکی دیگه از حاشیهها تجهیزات ابتدایی و سادهی آتش نشانها بود. ایران ۸ سال ثابت کرد که بدون تجهیزات میتونه جلوی یه دنیا واسته ولی دیگه قرار نبود این اتفاق همیشه و همه جا اتفاق بیفته. اون زمانها بضاعت جنگ همینقدر بود، الان بضاعت ما همونقدره؟
حتی این موضوع تا جایی مطرح شد که عده ای گفتن هزینه برای پارازیت و کمک به کشورهای همسابه هست، ولی برای ما و امنیت ما نیست؟
از مردم خواسته شد که نیان سر صحنه ولی چندین بار افراد کشوری و لشگری و بازیگر و … اومدن. به غیر از هنرمندا که چیزی به نام بادیگارد براشون تعریف نشده، حضور فرماندهها و … رو درک نمیکنم. حتی حضور خود آقای شهردار رو هم درک نکردم. فکر نمیکنم استراتژی آتش نشانی با سیاست و ووو در ارتباط باشه. البته شاید هم این یه ترفند تبلیغاتی برای بدر کردن تقصیرات بوده که بگن ما وسط کار بودیما. ببینید مردم!
بازار گرم این اتفاق دامن زدن به شایعه پراکنی که خیلیا توی توییتر، اینستاگرام، تلگرام و … اخباری رو منشتر کردن که حتی خود مسئولینم اطلاع نداشتن. ( یکیش که کلاً آمار شهدا رو هم زده بود برام جالب بود)
اما نکات مثبتی که توی حاشیه بود همدردی بلاد کفر در شبکههای اجتماعی با آتش نشانها و مردم ایران بود. گری لوییس (نمایند سازمان ملل متحد)، گری گری (رییس اتش نشانی کالیفرنیا)، حساب رسمی آتش نشانی لندن (نمیدونم سمتش درسته یا نه) و … ♥
یه عده هم صف واستادن تا خون بدن و اگر نیاز شد کمکی کرده باشن به آسیب دیدهها ♥
این وسط اعراب هم خوشحال بودن که همچین اتفاقی افتاده که جا داره بگم حیف اکسیژن!
آمار حادثه پلاسکو
بعد از گذشت دو روز از این حادثه هنوز آمار دقیق منتشر نشده. نه آمار دقیق از خسارات و نه حتی آماری از تعداد کشتهها. حتی معلوم نیست چند نفر مفقود شدن. جا داره که به شورای شهر خسته نباشید بگیم بابت این همه تلاش خستگی ناپذیر ( وقتی ورزشکار به جای ورزش توی شورای شهر باشه انتظار بهتر از اینم نمیره). نمیدونم برای این آمارها چه کسی یا کسانی و یا چه سازمانهایی دخیل هستند ولی این بی خبری و مدل آماردهی اصلاُ جالب نیست! بطور واضح نشون میده که خیلی ضعیفیم توی بحران
پسا حادثه پلاسکو
در حال حاضر X نفر مفقود داریم که یا شهید شدن و یا مصدوم و هنوز حالشون معلوم نیست. تعداد ۳۰۰۰ نفر بیکار داریم که فقط ۲۵ درصدشون بیمه آتش سوزی بودن و اون هم تا یه سقفی پرداخت میشه. طبق گفتهی شبکه خبر حداکثر ۴۰ میلیارد از ۴۰۰ میلیارد خسارتش پرداخت میشه و این یعنی لنگیدن چرخ پوشاک و صنعت و بطور کلی بازار پوشیدنیها
احتمال داره چند نفری عوض شن و یه عده بدتر از اونها جایگزین شن ( اون هم شاید)
آتش نشانی احتمالاً به این فکر کنه که باید تجهیزات بهتری بگیره و شاید به آتش نشانها GPS یا ردیاب وصل کنن برای پیدا کردن راحتر اونها
پلاسکو رفت و نابود شد اما مردم ما همچنان در صحنه هستند و منتظر یه اتفاق دیگه که فیلم بگیرن! از ماست که بر ماست!
یک دیدگاه