وقت خداحافظی …

یه لحظاتی توی زندگی آدم هست که قابل پیش بینی نیست و نمی‌تونی جلوش رو بگیری. یکی از این لحظات، لحظه‌ی خداحافظیه…

خداحافظی می‌تونه تلخ باشه یا شرین ولی در بیشتر اوقات تلخه 🙁

خداحافظی های تلخ

وقتی به چیزی دل بسته باشی و بخوای ازش دل بکنی، خداحافظی سخت میشه. مثل خداحافظی با خونواده یا خداحافظی از جایی یا کسی که دوسش داری…

هرچند این خداحافظی برات گرون تموم میشه ولی گاهاٌ بعضی از خداحافظی‌های تلخ از سر ناچاریه و خلاف میلت. این بدترین و تلخ ترین نتوع خداحافظیه که مجبور باشی چیزی رو ترک کنی که بهش تعلق داری. اما یه سری از همین خداحافظی های تلخ، باعث میشه بیشتر رشد و پیشرفت کنید.

خداحافظیای شیرین

اما یه سری از خداحافظیا شیرینه. ترک چیزی که بهش علاقه نداری و از روی اجبار و یا نیاز باید تحملش می‌کردی. مثه خداحافظی از سربازی یا خداحافظی از یک شغل!

اون موقه‌س که از خروج خودت خوشحالی و حس آزادی داری. توی خداحافظی شیرین خیلی از موقعیت فعلیت راضی هستی. یکی از خداحافظی‌های شیرینی که فکر کنم برای خودم تا چند وقت دیگه اتفاق بیفته، خداحافظی با محل کارمه. هرچند دلم برای دوستام و همکارام تنگ میشه! 🙁

خداحافظی دو گانه!

یه وقتایی هست که خداحافظیا هم تلخن هم شیرین. جوری که احساس آدم کم میاره گریه کنه یا خوشحال باشه. و اونجاست که به احساست میگی: لعنتی تکلیف منو روشن کن! بزنم برقصم یا بزنم زیر گریه!

مثل وقتی که با یه تیمی کار کردی و قراره برای موقعیت بهتری ترکشون کنی. احساس تعلق خاطر به اون‌ها اذیتت میکنه ولی برای موقعیت بهتر و یا خلاص شدن از یه موقعیت باید ترکشون کنی. هرچند تجربه نشون داده که ارتباطات حذف نمیشه ولی تعلق خاطر کم میشه!

 

انتخاب خداحافظی

یه جاهایی هست که شما خودتون انتخاب می‌کنید خداحافظی تلخ باشه یا شیرین. شما می‌تونید توی خاطره‌ها باشید و یا می‌تونید از خاطره‌ها حذف شید. می‌تونید جوری خداحافظی کنید که آسیب نبینید و یا برعکس بدترین آسیب رو ببینید. مثلاً‌ وقتی که دارید محل کارتون رو ترک می‌کنید می‌تونید خیلی هوشمندانه پایان قراردادتون بگید خداحافظ و کارتون رو تحویل بدید. یا می‌تونید وسط کار درگیر بشید و خداحافظی کنید. انتخاب با شما…

نتیجه گیری:

حس و تجربه‌ی من اینه که خداحافظی‌ های تلخ ینی موقعیت و مخاطب خوب بوده و خداحافظی بد یعنی موقعیت یا مخاطب بد بوده. پس همیشه بذارید با تلخی خداحافظی کنند باهاتون و با شیرینی خداحافظی کنید با موقعیتاتون 🙂

۲ دیدگاه

  • سلام , مهمان
  • سلام
    ممنون بابت مطالبتون ، و تقسیم بندیتون خوب بود، ولی بنظر من، تو خداحافظی تلخ خیلی متفاوته خداحافظی با پدر و مادر که میتونه برای کار و تحصیل باشه و خداحافظی با کسی که دوسش داشتی و بهش تعلق خاطر داشتی ،و الان دیگه با هم نیستید و دیگه از سر غرور دو طرفم ممکنه هیج وقت کنار هم نباشید. که اگر غرور نبود کارا یک کم ساده تر بود.
    اون تلخی خانواده با دید و بازدیدا تلخیش به مرور کم میشه و با شیرینی که تو پیشرفتت داری مزش برات مطلوب میشه و بعد یک مدت اصلن تبدیل به شیرینی میشه. ولی تو حالت دوم نه، امکان نداره و تلخیش همیشه باهات هست و تلخترم میشه و فقط مجبوری به مرور زمان کم کم بی تفاوت بشی نسبت بهش اونم فقط برای اینکه بتونی حداقل یک کم زندگی کنی … حالا اگه این تلخی خداحافظی با قهر و دعوا باشه که تلخیش چند برابر میشه و حالا حالا زمان میبره که تلخیه یک کم، کم بشه.
    بقول محمد و نسترن ، مهمون های هفته گذشته ماه عسل، کاش حداقل بعد اون ناآرامی ها و دعواها، یک کم که گذشت و آروم شدیم، یک کم بهم فرصت بدیم، برای حرف زدن و رفع شدن سوءتفاهما و تقسیم بندی میزان اشتباهات هر طرف، و اگه قابل جبران و درست شدن بودن این فرصت رو بهم بدیم و یک کم گذشت داشته باشیم و نذاریم همه چیز با کوهی از اشتباهات سطحی و اما و اگرها و شاید ها و خلاف میل واقعیت و قلبیت سر هیچی تموم بشه.

    یک کم صبور بودن، منصف بودن و داشتن گذشت برای ادامه یک رابطه لازمه، کاش این چیزا رو یاد بگیریم تا حال دلمون همیشه خوب باشه نه بارونی.

    برای بحث خداحافظی از موقعیت کاری هم به نظر من اگه انتخاب خودت باشه برای جدایی، شیرین میشه ولی اگه اجبار باشه بنظرم بده، حتی تلخم نیست.
    موفق باشید